در سال ۱۰۷۷ هجری با بررسی اسناد و مبایعهنامههای قدیمی و تأیید شده تلاش کردهاند تا محدوده قدیم روستای اسبچین را تعیین کنند. آنچه که این اسناد نشان داده این است که در گذشته وسعت و محدوده روستای اسبچین بیشتر از وضع فعلی آن بودهاست. درواقع بخشهایی از روستای کرکاس فعلی مانند شرف باغ در گذشته در محدوده غرب روستای اسب چین قرارداد داشته است. شمال غرب این روستا نیز رزمگاه امیر جکلا بود.
موقعیت کنونی روستای اسبچین
از لحاظ وضعیت کنونی این روستا را در سه بعد وسعت و اقتصاد و جمعیت میتوان بررسی کرد. درمورد وسعت و حدود و ثغور روستا باید گفت که این منطقه در استان مازندران واقع شده و بخشی از دهستان لنگا بشمار میرود.
موقعیت مناسب این روستا از لحاظ فاصله مناسب با عباسآباد و وضعیت مناسب برای زندگی موجب جلب نظر گردشگران و مهاجران زیادی شدهاست. در حال حاضر آخرین سرشماری از جمعیت این روستا مربوط به سال ۱۳۵۵ است که نشان میدهد این روستا ۸۴۸ نفر ساکن دارد. علیرغم اینکه کاهش فرصتهای شغلی در روستاها و افزایش رونق شهرها باعث شدهاست که رشد جمعیت روستاها منفی شود اما روستای اسبچین با بهرهمندی از امکانات طبیعی و خدادادی توانسته است به یک روستای مهاجر پذیر و فرصتساز تبدیل شده و همین امر موجب رشد مثبت جمعیت در این روستا شود. اقتصاد مردم روستا نیز با کمک کشاورزی در زمینهای پرآب و حاصلخیز روستا در کنار دامداری پویایی خود را حفظ کردهاست.
علت نامگذاری روستا به اسبچین
در مورد اینکه چرا این روستا اسبچین نام گرفته است گمانهزنیهای مختلفی وجود دارد. هر کدام از احتمالهای بررسی شده در مورد نامگذاری این روستا را که بررسی کنیم میتوانیم از آنها یک نتیجه واحد بگیریم. آنهم اینکه روستای اسبچین منطقه ای کهن و با سابقه تاریخی است که اصالت دیرینه دارد. ممکن است خوانش نام این روستا به اشکال اسبجین، اسپجین، اِسبچین و اشکال مختلف دیگری باشد که هر کدام معنی متفاوتی در خود دارند.
در بررسی وجه تسمیه این روستا برای شروع به اظهارنظر احمد کسروی پژوهشگر تاریخ اشاره میکنیم. ایشان معتقدند “اگر این نام را با الف مکسور بخوانیم جزء اول آنکه اسب است در فارسی باستان بهمعنای سگ است و البته غیر از این، واژه اسپ محلی است که کوتاه شده اسپید میباشد. کین و جین و چین پسوند مکان و مفهوم جایگاه را دارند.” با توجه به این سخن اِسبچین یعنی جایگاه یا آبادی سگ. درادامه کسروی این معنا را برای نام این روستا قریب نمیداند به این دلیل که سگ در بین ایرانیان حیوان معروفی بودهاست. اَسبچین اما متفاوت میشود. اسب یعنی همان اسب که آنهم بین ایرانیان حیوانی معروف بودهاست و “همه مردم ایران نهتنها برخی آبادیها بلکه بسیاری از کودکان خود را با نام آن چارپا مینامیدند.” پس اسبچین در بعضی از متون متقدم اسپچین و در تألیفات تاریخی متأخر اسبچین ثبتشده است. این واژه ممکن است ابتدا اسب چین بوده باشد که در روستای که روستای اسب یا بنگاه اسب معنی میدهد. در ادامه کسروی احتمال میدهد که “وام گرفن آبادی از نام اسب پرستشگاه آناهیتای اُسماسرا (عثمانسرای کنونی) نباید بی ارتباط باشد.”
افراد دیگری که اشاره بهنظر آنها درمورد علت نامگذاری روستا خالی از لطف نیست یکی بومیان خود روستای اسب چین و دیگری ساکنان فعلی این منطقه هستند. مردم بومی اسب چین باور دارد که کلاه سفید حجاج یا همان عرق چین در گذشته در این روستا بافته و تولید میشدهاست و نام اسب چین ترکیبی از اسپید بهمعنای سفید و بخش دوم واژه عرقچین است.
ساکنین منطقه موقعیت جغرافیایی این روستا در رشتهکوه البرز را علت نامگذاری روستا میدانند. این روستا به چینه های طبیعی رشتهکوه البرز بسیار نزدیک است و این چینه ها از داخل روستا بهصورت یک دیوارچین سفید رنگ به چشم میخورند. این چشمانداز از سنگچین های طبیعی که منحصر به این روستاست و در مناطق دیگر مازندران به چشم نمیآید موجب شدهاست که نام اسبچین متشکل از اسب به معنی سفید و چین به معنی دیوار سنگچین برای این محدوده انتخاب شود.
نظر اخیر درمورد نام روستای اسب چین که این نام را برگرفته از دیوار سنگی رشتهکوه البرز میداند با دو دلیل مهم تقویت میشود. یک دلیل اینکه محل تشکیل روستای اسبچین در گذشته نزدیک دیوار عثمان سرا بنا نهاده شده و با گذشت زمان محدوده روستا به سمت شمال توسعه پیدا کردهاست. دیوار عثمان سرا نیز محل قرارگیری سنگچین طبیعی رشتهکوه البرز است. دلیل دوم این است که در مسیر غربی شرقی رشتهکوه البرز تنها منطقهای که به این دیوار سنگچین طبیعی دید دارد همین روستاست و از سایر نقاط این خط سیر نمیتوان دیوار را مشاهده کرد.
در نهایت باید گفت که پژوهشگران درمورد علت نامگذاری این روستا به قطعیت نرسیدهاند. اما همونطور که در ابتدا گفتیم هرکدام از این نامگذاریها نشانه مهمی بر قدمت تاریخی و اهمیت بالای موقعیت جغرافیایی و نظامی این روستاست
قدمت روستای اسبچین در منابع مکتوب
قدمت اسبچین در آثار مکتوب منابع مختلفی مانند تاریخ طبرستان تاریخ گیلان و دیلمستان و سفرنامه مازندران ذکر شدهاست. در قدیمیترین اشارهی تاریخی به نام روستای اسب چین نام کتاب تاریخ طبرستان به چشم میخورد. این کتاب ضمن شرح واقعه یک جنگ بین افرادی بنام حسن فیروزان و وشمگیر زیاری اینگونه روایت کردهاست که حسن فیروزان در اسب چین قلع بنا کرده بود و وشمگیر با کمک سپاه خود در منطقه ای به نام دولادار قلعه ی مستحکمی به کمک تنه درختان ساخته بودند و با عبور از مسیر دریا موفق شدند حسن فیروزان را وادار به عقب نشینی کنند. این استفاده مستقیم از نام روستای اسب چین در کتاب تاریخ طبرستان توسط ابن اسفندیار نویسنده ی این کتاب قدمت نام این روستا را نشان میدهد.
در کتاب دیگری به نام تاریخ گیلان و دیلمان ضمن شرح واقعهای مربوط به یکی از حاکمان مازندران بنام میر عبدالکریم توضیح داده میشود که فردی بنام سید ظهیر روستای اسبچین را برای اردو زدن سپاه خود و آماده کردن سپاهیانش انتخاب کرده بود. سید ظهیر که همان نویسنده کتاب تاریخ گیلان و دیلمان است نکتهای را برایمان روشن کردهاست. او در چند جای کتاب از نام روستا بهعنوان قرضه یاد کردهاست. ازآنجاکه قرضه به معنی بندرگاه است و این پیشوند به نام روستای اسبچین نسبتدادهشده میتوان نتیجه گرفت که رود روستای اسب چین در آن زمان چنان پرآب و عمیق بودهاست که برای پهلو گرفتن کشتیهای کوچک مناسب بوده.
در کتاب سفرنامه مازندران سخن از روستای اسب چین مشاهده میشود. نویسنده این کتاب از مشاهدات خود در منطقه اینگونه روایت میکند که از حوالی منطقه ای عبور کردهاست که دارای قلعه یا بنای قدیمی بوده و مردم آنجا آجرهای آن قلعه را برداشته بودند تا جاییکه دیگر اثری از قلعه باقی نمانده بود. به گزارش رابینو نویسنده این کتاب حوالی این قلعه و اراضی آن محدوده اسبچین نام داشته که روزی محل زندگی فردی بنام عثمان خان بودهاست. این گزارش از رابینو در کتابش نشاندهندهی قدمت روستای اسب چین تا زمان حکومت عثمان خان است.
در دیگر گزارشاتی که از این روستا در کتب مختلف ثبتشده است نکته مهمی یافت شده و آن اشاره به وجود یک بنا و عمارت در این منطقه است. مثلاً در کتاب از آستارا تا استرآباد آمدهاست که عمارت آثار بناهای قدیمی است که ابتدای آن از قلعه کوتی میان امیر جکلا و اسبچین شروع میشود. وجود این عمارتها دلیل محکمی بر قدمت دیرینه روستای اسب چین میباشد.
علاوهبر مستندات مکتوبی که در مورد قدمت این روستا وجود دارد همواره در زمان صید ماهی و شخم زدن زمین توسط مردم این منطقه سفالینههایی از دل زمین پیدا شده که بررسی قدمت و تاریخ شناسی آنها میتواند بیانگر سابقه دیرینه زندگی در منطقه اسب چین باشد. علاوهبر سفالینه، اسکلت دفن شده جنگجویانی که در این اراضی روزی به پیکار آمده بودند نیز یافت شده که آنهم نشانه قدمت تاریخی و نزاع حکومتها بر سر اراضی این منطقه است.
بررسی مناطق قدیمی روستای اسب چین و ساختار جغرافیایی و علت نامگذاری آنها
نواحی چهارگانه اسبچین
بدلیل وجود یک رودخانه پرآب در وسط روستای اسب چین ساکنین منطقه در چهار بخش اصلی حول محور رودخانه محل زندگی خود را انتخاب کرده بودند. برخی در نواحی شرقی و غربی و برخی در محله بالا و پایین این نواحی زندگی میکردند که هر کدام از این ناحیهها به تناسب محل قرارگیریشان به یک نام خاص نامیده میشد. دست مله به معنی آن طرف آب ناحیه غربی رودخانه بودهاست. میون مله ناحیه شرقی و جرمله و جیر مله بهترتیب نواحی شمالی و جنوبی روستای اسب چین را تشکیل دادهاند.
این نواحی اصلی محل زندگی بزرگان خانوادهها و فرزندان ایشان بود و نواحی حاشیهای این چهار منطقه نیز محل زندگی مهاجرانی است که از نقاط دیگر به روستا میآمدند.
آهنگرمحله
بخش جنوبی منطقه یعنی جرمله محله حاشیهای بنام آهنگر محله داشته که محل زندگی مهاجران طایفه فیوج بود و نام این محل نیز از شغل مردم این طایفه که اغلب آهنگر بودند گرفته شدهاست. این مهاجران از طایفه فیوج ظاهراً اصالت هندوستانی داشتهاند و در دوره حکومت قاجار به رهبری رئیس ایل خود که قلیچ نام داشت موفق به کسب قدرت در مازندران و تنکابن شده بودند. هنوز هم مردم این طایفه در روستا ساکن هستند و با وجود اینکه نزد بومیان مقبولیت چندانی نداشتهاند اما اکنون با مردم اسب چین یکی شده اند. نام جدید محله ایشان نیز توسط مردم بومی به بنفشه سرا تغییر کردهاست. اغلب اهالی طایفه فیوج امروزه در شهرکله نیز زندگی میکنند.
شهرکله
از مناطق دیگر اسب چین است که چندان مورد توجه بومیان نبوده. این شهر که واقع در جنوب محور عباسآباد است ساکنین کمی دارد و ازنظر حاصلخیزی خاک و آب زراعی امکانات مناطق دیگر اسبچین را ندارد. بدلیل رشد زیاد درختان شمشاد نام شهرکله به این منطقه گذاشته شدهاست. جالب است بدانید شهر همان نام بومی درخت شمشاد است و کله به معنی مکان و رویشگاه. پش شهرکله یعنی رویشگاه شمشاد.
همانطوری که اشاره کردیم نداشتن خاک مناسب و آب کافی موجب عدم توجه بومیان به این منطقه شدهاست و زندگی در شهرکله رونق چندانی ندارد.
ساکنین منطقه را برخی از بومیان گیلانی و اهالی طایفه فیوج تشکیل میدادند. علاوه بر اینها اغلب زمینهای این منطقه در گذشته متعلق به فردی به نام سرهنگ صفایی بوده است که در گذر زمین املاک وی تقسیم شده و به مرور به افراد دیگر واگذار شده است.
انارکله
شمال محور عباسآباد منطقه معروف بنام انار کل است و همانطوریکه از نامش پیداست این منطقه پوشش فراوانی از درختان انار را در خود جای داده است. همینطور درختان ازگیل و تمشک نیز در این منطقه فراواناند. مزیت این منطقه فاصله نزدیک آن به دریاست که موجب جذب توجه مردم و گردشگران زیادی شدهاست. همین گردشگران اکنون تبدیل به مهاجر و ساکن منطقه شدند و افراد غیربومی جمعیت غالب روستا را تشکیل دادهاند. در بخش شرقی منطقه نیز املاکی متعلق به خانواده های بومی منطقه وجود داشته است که اکنون نیز محل زندگی برخی از بومیان است. از خیابانهای معروف انار کله خیابان لب دریا و خیابان شهید خردمند را میتوان نام برد. بهرغم گذشتن رودخانه اسب چین از روستای انارکله شور بودن آب باعث شدهاست که کشاورزی و تملک زمین در اینجا رونق زیادی نداشته باشد و جمعیت این روستا صرفاً به دلیل نمای ساحلی و زیبای آن جذب این منطقه شدهاند.
درازلات
اگر بخواهیم از تمامی نواحی اسبچین منطقه زراعی آن را نام ببریم درازلات واقع در بخش شمالی اون دست مله را معرفی میکنیم. البته نام فعلی این منطقه گلدشت است که قرار گرفتن روستا در حد فاصل هتل گل و شیرین دشت علت این نامگذاری است. رونق این منطقه از نظر آب شیرین و خاک حاصلخیز آن را به منطقه توریستی تبدیل کردهاست. خانواده های ساکن در این منطقه نیز غالبا غیر بومی هستند و تعداد خانواده های بومی محدود به یک یا دو خانواده بیشتر نیست.
نعمتآباد
از محلات شرق جیرمله است. این منطقه در گذشته محل زندگی خانواده خواجه خسان بود ولی در سالهای بعد زمینهای متعلق به این خانواده به افراد دیگر واگذار شدهاست. نام منطقه هم از خیابان خواجه خسان کمکم به نعمتآباد تغییر پیدا کردهاست.
کوچه امیر و البرز
امیر و البرز نام نوادگان فردی بنام حاج غفور بودهاست. حاج غفور مالک زمینهای این منطقه بوده و پساز آن زمینهایش به فرزندان او رسید و فرزندان وی این زمینها را بین خود تقسیم کردند. این محل نیز بدلیل داشتن زمینهای زراعی جمعیت رو به افزایشی در سالهای اخیر داشته است